فریدون پدر ایرج نیز که پس از غلبه بر ضحاک (آژی دهاک) به سلطنت میرسد با دو دختر (و به قولی دیگر دو خواهر) جمشید به نامهای شهرناز (مهین دختر) و ارنواز (کهین دختر) ازدواج میکند که حاصل آن، تولد سلم و تور از شهرناز و زادن ایرج از ارنواز است.
ایرَج (در اوستایی: Airiya؛ در پهلوی: Ērič) بر پایه اسطورههای ایرانی کوچکترین فرزند فریدون بود. نام ایرج از ریشه آریا و با واژگانی همچون ایران همخانواده است. نام ایرج را از ریشه ēr به معنای آزاده و نجیب آوردهاند. فریدون به دلیل خوی او چنین نامی را بر ایرج نهاده بود. او در شاهنامه به خوبرویی و مهرآوری شهره است. از دیگر ویژگیهای او این است که وقتی فریدون به منظور آزمودن فرزندان، خود را با جادوگری بهشکل اژدهایی در میآورد، ایرج با درایت و شجاعت خاصی با اژدها برخورد میکند که مورد تحسین پدر قرار میگیرد.

فریدون پس از آن که همسرانی برای سه پسر خود برمی گزیند تصمیم می گیرد قلمرو فرمانروایی خود را بین آن ها تقسیم کند. در این تقسیم بندی کشورهای غرب سرزمین را به سلم، نواحی شرقی یعنی ترکستان و چین را به تور و ایران را به ایرج می بخشد. فریدون ایرج را شایسته تر از دو برادر می-داند. ایرج میانه رو، دلیر و خردمند است. فریدون او را بیش از دو پسر دیگر برای ایران شایسته می داند.
سلم و تور پس از مدتی از تقسیم ممالک نسبت به این تقسیم اعتراض کردند و آن را ناعادلانه دانستند، به ایرج حسادت و کینه ورزیدند و در حالی که ایرج برای دلجویی و رفع کینه به سوی دو برادر خود رفت، دو برادر او را کشتند و سر او را بردیند و برای فریدون فرستادند. فریدون از غم از دست دادن پسر بسیار گریست ولی چون پیر بود نمی توانست انتقام او را بگیرد پس آنقدر منتظر ماند تا منوچهر (نوه ی دختری ایرج) متولد شد و فریدون او را به جنگ سلم و تور فرستاد. منوچهر با آن دو جنگید و آن ها را یکی پس از دیگری کشت و فریدون نیز پادشاهی را به او بخشید.

در تدوین مطلب فوق از منابع ذیل استفاده شده است:
مقاله تحقیق تطبیقی داستان حضرت یعقوب (ع) و فریدون و فرزندان آن¬ها، اثر محمد مهدیپور
روایت شاهنامه به نثر جلد 1، اثر ایرج گلسرخی